کد مطلب:28733 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

قُرّاء و تحمیل حکمیّت بر امام












اَسَفا كه قُرّاء با این پیشینه، به لحاط تندروی ها، افراطها و به تعبیر پیامبر خدا «تَعَمُّق»، بدان گونه كه در روایات این فصل خواهد آمد، در تور نامرئی نیرنگ معاویه، عمرو عاص و عوامل آنان در سپاه مولاعلیه السلام قرار گرفتند و حكمیّت را بر او تحمیل كردند.

درست در لحظاتی كه نزدیك بود طومار سپاه شام برای همیشه برچیده شود و برای همیشه جامعه اسلامی از این فتنه كور و سیاه رهایی یابد، عمرو عاص، دست به نیرنگ زد و دستور داد به نشانه دست كشیدن از نبرد و این كه كتاب خدا داور این نبرد باشد، قرآن ها را بر نیزه كنند و فراز آورند.

قُرّاء سطحی نگرِ ظاهربین كه در پس ظاهر این صحنه، نیرنگ را نمی دیدند، به لحاظ پاسداشت حرمت قرآن و به رغم مخالفت امام علیه السلام و یاران ویژه اش، او را بر پذیرش حكمیّت و دست برداشتن از نبرد، ملزم كردند. آنان امام علیه السلام را تهدید كردند كه در غیر این صورت، او را خواهند كشت. امام علیه السلام به خاطر نفوذی كه آنان در سپاه داشتند، راهی جز پذیرش این زورگویی بی بنیاد جاهلانه نداشت. پس پیشنهاد آنان را پذیرفت و مالك را كه تا نزدیكی خیمه فرماندهی معاویه پیش رفته بود، فرا خواند و بدین سان، ثبات نیرنگ و خُدعه رقم خورد و حاكمیت علی علیه السلام با مشكلی جدّی روبه رو شد.